داداشم امد از تهران بابام و مامانم هنوز نيومدن.:(
فردا ميرم دانشگاه خدا كنه ديگه كلاسا تشكيل بشن خسته شدممممم اما بايد زود برگردم خونه ناهار درست كنم بعد دوباره برم.البته فكر كنم داداشم بگه نميخواد بياى خونه. خودش غذا درست كنه.
بى خوابم بدجوووووور شبا دير ميخوابم الانم دراز كشيدم و دارم به سختيه زندگى فكر ميكنم.
خاطرات من...برچسب : نویسنده : 6saaara1996c بازدید : 150 تاريخ : چهارشنبه 28 مهر 1395 ساعت: 5:33
برچسب : نویسنده : 6saaara1996c بازدید : 151 تاريخ : چهارشنبه 28 مهر 1395 ساعت: 5:33